چهارشنبه، دی ۲۰، ۱۳۸۵

بدون تیتر


الان ساعت نزدیکای 11 شبه و من نیم ساعت هست که رسیدم خونه. قبلش کلاس زبان بودم و قبلش هم کار. دیروز هم همین برنامه بود و وقتی رفتم تو رختخواب که بخوابم تا نیم ساعت از فرط خستگی خوابم نمی برد (قابل توجه اونهایی که فکر میکن اگه مهاجرت کنن دیگه همه چیز درست میشه و کافیه که دراز بکشن و یه پاشون رو بندازن روی اون یکی پاشون و دستشون رو دراز کنن و پول ها رو جمع کنن)
الان که رسیدم خونه اولین کاری که کردم این بود که یه سری به یخچال زدم، چون این شکم پیچ پیچ بدجوری صداش در اومده بود و تو کلاس داشت آبروریزی می کرد ، ولی یادم اومد که ای دل غافل چیزی به اسم نون یا حتی شبیه اش تو یخچال وجود نداره و آخرین بازمانده نسل این موجود هم دیروز به علت خشک شدگی دور انداخته شده بود. چیزهایی که قابل خوردن بود عبارت بودن از کالباس و کمپوت آناناس. خب کالباس رو که خالی نمیشه خورد (البته اینجا می خورن) یاد دوران دانشگاه و خوابگاه افتادم که بعضی وقتها نون کم می آوردیم و به جای اینکه کالباس لای نون بذاریم، نون لای کالباس می ذاشتیم.
خلاصه مثل این آدمهای قحطی زده افتادم به جون کمپوت آناناس، ولی قوطی بازکن نداشتم که. (چند وقت پیش به مناسبت کریسمس یه ست دربازکن به من کادو دادن البته ست کامل دربازکن برای شراب). یه نگاه به دور و بر کردم، آهان پیدا کردم: یه سری چاقوی بینهایت تیز که خواهرم به مناسبت این خونه کادو داده. ولی حیفن، فایده نداره شکم گشنه این چیزها حالیش نمیشه. با نگاهی جلادگونه دنبال یکی از چاقوی قربانی گشتم و بالاخره یکیشون رو انتخاب کردم. مرحوم الان مثل یه فلز بی خاصیت کنار آشپزخونه افتاده، قوطی نیم بسمل کمپوت آناناس هم الان روبروی منه و من هم دارم آخرین ذره های انرژیم رو واسه نوشتن این پست تموم می کنم.
به علت خستگی و بی حالیه شدید واسه این پست تیتر نمی ذارم چون احتیاج به فکر کردن داره و من هم دیگه انرژی ندارم. پس فعلا

۲ نظر:

Unknown گفت...

پیمان جان سلام
از اینکه لحظه لحظه خاطراتت رو ثبت می کنی تحسین برانگیزه ولی یه کمی هم به فکر مایی که در آینده می خواهیم بیایم اونجا باش و به مسایل مهم دیگه ای هم ( نمی دونم. مثل چگونگی تهیه کارتها و مدارک مورد نیاز, اسامی اون کارتها , بیمه , تهیه مسکن , گواهینامه و خرید ماشین , ثبت نام بچه ها در مدارس , ادامه تحصیل , کار , بانک , مالیات , تلفن , خرید , وام , هزینه ها , درآمدها , ترانسپورت , و......)بپرداز
پایدار

ناشناس گفت...

salam peyman
vaayyy cheghadr Up kardi o man nadidam!! ;)
badan miyam mikonam va coment mizaram :)