یکشنبه، تیر ۰۴، ۱۳۸۵

مهاجرت

حدود 19 روز دیگه به قول معروف عازم هستم. هر چی به خودم تلقین می کنم که داره یه اتفاق مهمی به اسم مهاجرت تو زندگی من رخ میده و من باید خوشحال باشم یا لااقل یه حسی داشته باشم، هیچی که هیچی.
اصلا نمی دونم که تو قرن 21 اصلا چیزی به اسم مهاجرت رو میشه تعریف کرد یا نه؟ واضح تر بگم شاید 100 سال پیش یا حتی 50 سال پیش مهاجرت از یه شهر به یه شهر دیگه کاری بود که هر کسی انجام نمی داد و اون کسی که اینکارو می کرد باید قید خیلی چیزا رو کلا میزد. دلیلش هم این بود که ارتباطش با اون شهر مبدا خیلی کم یا حتی به صفر می رسید. خب الان دیگه همچین چیزی اصلا معنی نداره یعنی جابجایی از یه شهر به یه شهر دیگه تو یه کشور رو دیگه نمی شه گفت مهاجرت.الان هم فکر کنم یه همچین وضعی واسه رفتن به یه کشور دیگه داره بوجود میاد (یا اومده). اینقدر فاصله ها کم شده که مهاجرت کلا معنای خودشو از دست داده.شاید هم یه دلیل دیگه ای که من الان هیچ حسی ندارم این باشه که من مدت هاست این حس دور بودن از مبدا رو دارم.