شنبه، تیر ۱۰، ۱۳۸۵

رتق و فتق

فعلا که هیچ اتفاق جالبی اینجا (تو ایران) رخ نمی ده که من در موردش چیزی بنویسم. این روزها هم مشغول رتق و فتق امور هستم.
کم کم روز موعود داره نزدیک تر میشه و کم کم داره یه سری احساسات عجیب و غریب سراغم میاد. یه جورایی حس می کنم که این آرامش قبل از طوفانه.

هیچ نظری موجود نیست: