چهارشنبه، شهریور ۱۵، ۱۳۸۵

کاريابی

اینجا یه مثلی هست که میگه به دو چیز کانادا نمیشه اطمینان کرد یکی به هوای کانادا و یکی هم به کارت. اینجا سیستم اقتصاد آزاد و سرمایه داری حکمفرماست٬ یعنی اکثر جاهایی که بخوای کار پیدا کنی شرکت های خصوصی هستند و کار دولتی به ندرت پیدا میشه و اگر هم کسی کار دولتی پیدا کنه به قول معروف دیگه خیالش راحته چون یه نوع امنیت شغلی داره.
سیستم اقتصاد آزاد یکی از بدی هاش و همین طور یکی از خوبی هاش٬ رقابت شدید بین کمپانی هاست که از یه طرف باعث بالا رفتن کیفیت خدمات میشه و از طرف دیگه باعث ورشکستگیه شرکت های کوچک که توان رقابت ندارند. به همین خاطر اگه تو یه شرکت کوچک کار کنی یعنی دیر یا زود کارت رو از دست میدی. البته این رو هم اضافه کنم که در این صورت بیمه تا ۸۰ درصد حقوق رو تا ۶ ماه پرداخت می کنه تازه بعدش هم یه چیزی هست به اسم ولفیر (welfare) یا همون عدالت اجتماعی خودمون که ما هنوز نتونستیم واسش فرمولی پیدا کنیم. این ولفیر جریانش اینه که میری میگی آقاجون من کار پیدا نمی کنم هر جا هم رفتم میگن کار نداریم اونوقت دولت میگه اگه راست میگی برو از چند تا از این کارفرماها نامه بیار که رفتی ولی نخواستنت. خلاصه بعد از این جریانات میری رو ولفیر و ماهی حدود ۷۰۰ دلار ناقابل میگیری (تو پرانتز این رو هم بگم که اکثر ایرانیهای دریدری هم که خارج از وطن زندگی می کنن و حال کار کردن ندارن رو ولفیر هستن٬ اسمش رو هم گذاشتن پول شرکت نفت).
البته رو ولفیر رفتن یه سری مزایا داره یه سری معایب. مزایاش اینه که فرض کنید شما یه زن و شوهر هستید اینجوری می تونید مصلحتی طلاق بگیرید و بعد با هم یه جا زندگی کنید اینجوری دو تا ولفیر می گیرید یعنی ۱۴۰۰ دلار بعد هم میتونید برید کار cash انجام بدید که دولت بو نبره که دارید کار میکنید. القصه خیلی ها اینجوری صاحب خونه و ویلای شمال تو ایران و زندگی راحت شدن. ولی معایبش اینه دیگه اینجا اعتبار خودتون رو از دست می دید یعنی اینکه مثلا میرید بانک که وام بگیرید مسئول بانک یه نگاه چپی بهتون میندازه و میگه رو ولفیر بودید نه نمیشه اعتبار ندارید و چیزایی از این قبیل.
به قول اینجایی ها anyway این چیزها رو گفتم که بگم من الان حدود ۲-۳ هفته ست که دنبال کارم و تو این مدت واسه حدود ۲۰ تا شرکت ریز و درشت اقدام کردم و تا حالا دو تا مصاحبه هم رفتم ولی خبری نشده. اینجا میری مصاحبه طوری باهات برخورد میکنن که میگی فردا زنگ میزنن میگن بیا سر کار ولی اینجوری نیست و خیلی وسواس دارن خصوصا رو کسانی مثل من که تازه رسیدیم و تجربه کاری توی کانادا هم نداریم و زبانمون هم زیاد تعریفی نداره.
هنوز که از کار خبری نشده بعد از یه ماه اول که من مثل توریست ها بودم و همه جا با دوربین می رفتم و همه چیز واسم تازگی داشت الان یعنی تو ماه دوم انگار اومدم تعطیلات و کار خاصی واسه انجام دادن ندارم و روزها یکی پس از دیگری با یکنواختی طی میشه.
این هم از جریانات اینجا پس تا یه برنامه کاملا تازه خداحافظ.

۵ نظر:

ناشناس گفت...

اين روشی که گفتی زن و شوهرها می آن طلاق می گیرن و به اصطلاح کلا سر دولت می زارن؛ واقعا باعث خجالت ايرانياست! بعضیا هر جای دنيام که ميرن بايد گند بزنن و حيثيت بقيه ايرانيها رو خدشه دار کنند.
اين کارشون باعث می شه که همه به اين نتيجه برسن که شما ايرانيها لياقتتون همون احمدی نژاد و دار و دستشه.

پیمان گفت...

خب همه ايرانی ها اينجوری نيستند و اغلب ايرانيهای اينجا آدمهای موفقی هستند. بيشتر کسانی که از راه های غير قانونی وارد می شن و پيشينه نامعلومی دارن از اين کارها می کنن

ناشناس گفت...

سلام، وبلاگ خوبي داريد و اميدوارم كه هميشه موفق باشيد. من تازه با وبلاگ شما آشنا شدم و از اينكه نوشته هاي يك شما رو كه تازه به مونترال رفتيد مي خونم خوشحالم. مدتها بود كه نديده بودم يك تازه وارد به مونترال بنويسه. من حدود دو ماه ديگه مصاحبه براي مهاجرت به كانادا - كبك - دارم و فكر ميكنم كه هرقدر بيشتر راجع به اونجا بدونم بهتر خواهد بود. از شما هم خواهش ميكنم كه در صورتي كه اوقات كاري به شما اجازه مي دهد بيشتر راجع به راه كار هاي پيش روي تازه واردين بنويسيد. با تشكر فراوان

ناشناس گفت...

Just to mention that the proverb is "There are three W's which you can't count on them: Weather, Work, Wife!". At least this is the version that I heard. Canada has a high rate of divorce, unfortunately.

Good luck Payman.

ناشناس گفت...

با سلام لطفا اگه میدونید 1 توضیح بدید خدمات welfare شامل چه کسانی میشه؟
اگه مهاجرت کنیم به کانادا کار پیدا نکنیم میتونیم از این خدمات استفاده کنیم؟یا اینکه باید اول یه شغل داشته باشیم بعد شغلمون از دست بدیم اونموقع این خدمات در صورت کار پیدا نکردن شاملمون میشه؟تا چند ماه کار پیدا نکنیم welfare شامل میشه؟